اینفلوئنسر مارکتینگ

ابزارها و روشهای اینفلوئنسر مارکتینگ

شما در این مقاله با آمار و ارقام از لزوم توجه به اینفلوئنسرمارکتینگ در برنامه های بازاریابی خود آشنا شده و سپس سه روش و ابزار کاربردی برنامه ریزی، اجرا و مدیریت کمپین های اینفلوئنسرمارکتینگ را خواهید آموخت.

به طور کلی واضح است که اینفلوئنسر مارکتینگ در طول سالهای گذشته به شدت رشد داشته است و همین روند رشد در سالهای آینده نیز ادامه خواهد داد . انتظار می رود که تا سال ۲۰۲۰، سرمایه گذاری جهانی در این زمینه حدود ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار در نظر گرفته شود.

محبوبیت و موفقیت رو به رشد اینفلوئنسر مارکتینگ موجب تشویق بسیاری از بازاریابان به سرمایه گذاری در این صنعت شده است. ۸۵ درصد از بازاریابان از این نوع بازاریابی استفاده می کنند و ۹۰ درصد آنها معتقدند که  این نوع بازاریابی از موثرترین روشها می باشد. بنابراین جای تعجب نیست اگر می بینیم که امروزه ۶۰ درصد بازاریابان به سرمایه گذاری در این زمینه تمایل دارند.

امروزه ابزارها، پلتفرمها و نرم افزارهای بسیاری برای ایجاد همکاری با کمپینهای اینفلوئنسر مارکتینگ وجود دارد. با این حال، همه ابزارها نمی تواند برای یک برند مناسب باشد.

لازم به ذکر است که برندها تاکنون روشهای مختلفی را برای اینفلوئنسر مارکتینگ به کار گرفته اند که در اکثر آنها از سری الگوهای کلی پیروی شده است اما برخی نیز تغییراتی جزئی در این الگوها داده اند و تعداد معدودی از این شرکتها هم الگوهای ارائه شده در ادامه را بطور کامل تغییر داده و الگوهایی سفارشی ایجاد کرده اند.

آژانسهای اینفلوئنسر مارکتینگ

برندهای مختلف به منظور پیاده سازی اینفلوئنسر مارکتینگ، در اجرای کمپین های خود با چالشهایی مواجه می شوند؛ بنابراین برای حل این مشکل بهتر است که به آژانس های اینفلوئنسر مارکتینگ مراجعه کرد.

این آژانسها می توانند در ایجاد ارتباط بهتر با اینفلوئنسرها و برای تبلیغ محصولات یا خدمات یک برند نقش پررنگی را ایفا کنند و خدماتی از قبیل معرفی اینفلوئنسرها، مدیریت کمپینها و پیگیری تعامل اینفلوئنسرها با کاربران و یا میزان تاثیر گذاری ایشان را ارائه می دهند.

برخی از مزایا و معایب استفاده از آژانس های اینفلوئنسر مارکتینگ را می توان به شرح زیر بیان کرد:

مزایا

  1. بیشتر آژانس های اینفلوئنسر مارکتینگ می توانند در کنترل و مدیریت کمپینهای شبکه های اجتماعی از قبیل یوتیوب، فیس بوک، اینستاگرام، توییتر و … به برند شما کمک کنند.
  2. این آژانسها برقراری ارتباط برندها با اینفلوئنسرها را در هر صنعت یا موقعیتی تسهیل می کنند.
  3. هر کمپین اینفلوئنسر مارکتینگ نیاز به اطلاعات زیاد، برنامه ریزی و مدیریت دارد. یک آژانس اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند مناسبترین اینفلوئنسر و پلتفرم اجتماعی را برای کمپین مورد نظر معرفی کرده و زمانی که محتوای مد نظر تایید و ارسال شد، آژانس مذکور بر عملکرد کمپین نظارت داشته و  حتی می تواند راه هایی را برای بهبود عملکرد کمپین ارائه دهد.
  4. این آژانس ها علاوه بر معرفی مناسبترین اینفلوئنسر برای کمپینها می توانند در مدیریت اینفلوئنسرها نیز به برندها کمک کرده و در مورد سررسیدها و زمان بندی فرآیندهای بازاریابی، آنها را مطلع سازند. همچنین مجموعه ای از بهترین روشها را به منظور بهبود هر چه بیشتر نتایج کمپین به ایشان توصیه کنند.

معایب

  1. هزینه خدمات آژانس به فاکتورهایی مانند پلتفرمهای استفاده شده، مخاطب هدف، مدت زمان کمپین و… بستگی دارد. از آنجایی که آژانس ها خدمات تخصصی و سفارشی ارائه می دهند، ممکن است این میزان هزینه برای کسب و کارهای کوچک یا استارتاپها بالا باشد.
  2. با وجود تعداد بسیار زیاد این آژانسها در دنیای کسب و کار تشخیص معتبر بودن آنها مشکل است.
  3. این آژانس ها عمدتاً در حوزه بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی فعالیت دارند. این برای برندی که مایل به تبلیغ از طریق تبلیغات چاپی یا از طریق تلویزیون باشد روش مناسبی نیست.

پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ

پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ به عنوان رابطی برای برقرای ارتباط بین برند و اینفلوئنسر هستند و به برندها کمک می کنند تا مناسبترین اینفلوئنسر را پیدا کرده و با ایشان ارتباط برقرار کنند. همچنین می توانند طیف گسترده ای از اینفلوئنسرها را برای انتخاب مشخص کنند اما اینفلوئنسرها بدون در نظر گرفتن تایید MNC یا بدون استعدادیابی لیست می شوند.

بعضی پلتفرمها نیز وجود دارند که برای پیوستن اینفلوئنسرها به آنها، ملاک تعداد بالای فالوئر را در نظر نمی گیرند و اینفلوئنسری با تعداد فالوئر کم نیز می تواند به آنها بپیوندد. در نتیجه به طوری کلی نیازی به پرداخت هزینه برای پیوستن نیست.

Grin، Onalytica، Upfluence و Hypr از بهترین پلتفرمها برای اینفلوئنسر مارکتینگ هستند. این پلتفرمها برند را به اینفلوئنسر مربوطه متصل می کنند.

برخی از مزایا و معایب استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ به شرج زیر می باشد:

مزایا

  1. پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ به ابزارهای مختلف و اینفلوئنسرهایی با استعدادهای باور نکردنی دسترسی دارند، بنابراین آسانترین راه برای پیشرفت سریع برندها هستند.
  2. با استفاده از ابزارهای موجود برای مدیریت کمپین، کنترل عملکرد کمپین توسط آن برند نباید کار دشواری باشد.
  3. این پلتفرمها از اینفلوئنسرها هزینه ای دریافت نمی کنند، در نتیجه به تعداد زیادی اینفلوئنسرهای ماکرو و میکرو دارند که مربوط به تمامی صنایع و زمینه ها دسترسی دارند.
  4. موثرترین استراتژی ها برای بهینه سازی نتایج کمپین توسط پلتفرمها پیشنهاد می شود.

معایب

  1. هنگام استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ باید کمپین به طور موفقیت آمیز توسط یک متخصص داخلی آن برند پیاده سازی شود.
  2. همه پلتفرمها استراتژی های کارآمد و موثر برای بهبود نتایج کمپین را ارائه نمی دهند.
  3. در صورت استفاده از پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ هیچ تضمینی برای یافتن اینفلوئنسر مناسب وجود ندارد.

شبکه های اینفلوئنسر مارکتینگ

یک شبکه اینفلوئنسر مارکتینگ، گروهی از اینفلوئنسرها هستند که ویژگی های مشابه دارند. انتخاب اینفلوئنسرها توسط این شبکه ها انجام می شود به عبارتی اینفلوئنسرها باید قوانین و شرایط این شبکه ها را بپذیرند، به عنوان مثال می توان امضای یک توافق نامه را بیان کرد.

این شبکه ها برای اینفلوئنسرها و سایر اعضای شبکه مفید هستند چرا که اعضا در آن با یگدیگر همکاری داشته و ابزار و منابع مفید را  با یکدیگر به اشتراک می گذارند.

Hello Society، Famebit و Tidal Labs مثالی از شبکه های اینفلوئنسر مارکتینگ شناخته شده هستند.

مزایا و معایب استفاده از شبکه های اینفلوئنسر مارکتینگ:

مزایا

  1. شبکه های اینفلوئنسر مارکتینگ امکان دسترسی به اطلاعات اینفلوئنسرها را برای شما فراهم می کنند. در این شبکه ها اینفلوئنسرها ثبت نام کرده و از این طریق می توانند سایر حسابهای شبکه های اجتماعی خود را نیز احراز هویت کنند. به این شکل اطلاعات دموگرافیک اینفلوئنسرها در دسترس همگان قرار گرفته و این اطلاعات می تواند در انتخاب ایشان برای یک برند خاص مفید واقع شوند.
  2. این شبکه ها معمولا یک قسمت Marketplace برای ثبت درخواست برندها دارند. سپس اینفلوئنسرها به نسبت درخواستهای ثبت شده با برندها همکاری می کنند.
  3. شبکه های اینفلوئنسر معمولاً سرعت پاسخ دهی بالایی دارند و وقتی در این شبکه ها پرسشی مطرح می شود، احتمال رسیدن به پاسخهای سریع بالا است.
  4. شبکه ها هر کدام یک Rate Card استاندارد برای اینفلوئنسرهای خود در حوزه محتوایی خاص دارند؛ در نتیجه مشتری می تواند از قبل لیست قیمت ها را مشاهده کند.

معایب

  1.  شاید بزرگترین ایراد این شبکه ها ناتوانی در مقیاس پذیری باشد. شبکه های اینفلوئنسر معمولا از ۱K تا ۵۰K هستند و این موجب دشواری اجرای فعالیتها در مقیاس بزرگ، راه اندازی کمپینهای محلی به خصوص در بازارهای ثانویه فروش محصول یا اجرای پروژه های جهانی شده است.
  2. امکان مدیریت اطلاعات اینفلوئنسرها در نرم افزار شخصی وجود ندارد و برای دسترسی به اطلاعات ایشان باید به شبکه متصل شد.
  3. شبکه های کوچکتر از لحاظ تکنولوژی و امکانات در سطح بالایی قرار ندارند؛ آنها به سادگی فقط شما را به اینفلوئنسر مناسب معرفی می کنند. این موضوع موجب شده است تا مدیریت تولید محتوا و عملکرد برعهده خود برند باشد.

به عنوان یک برند، اگر بتوانید شبکه ای پیدا کنید که قادر به خدمت به بازار خاص شما داشته باشد، بتواند insightهای اضافی بر مخاطبین ارائه کند، سابقه اینفلوئنسرها را قبل از همکاری چک کند، قیمت گذاری شفاف داشته باشد و گاهاً نرخ پاسخ بالا داشته باشد، می تواند ارزش بسیار زیادی داشته باشد.

اینفلوئنسر مارکتینگ

نتیجه گیری

یک ابزار اینفلوئنسر مارکتینگ یکسان برای تمام شرکتها نمی تواند مناسب باشد. شرکتها باید تمام جوانب روشها را بررسی کرده و در نهایت تصمیم بگیرند تا چه حدی می خواهند مدیریت برنامه هایشان را به آنها محول کنند. همچنین همیشه باید در نظر داشت که آیا منابع اولیه مورد نیاز برای بکارگیری موفقیت آمیز روش انتخاب شده وجود دارد یا خیر.

نظراتتان را با ما در میان بگذارید ...