اگر در حال خواندن این مقاله هستید، به صورت بالقوه به یک فریلنسر تبدیل شدهاید، تنها چند قدم چند قدم مانده تا یک فریلنسر موفق باشید. برای اینکار به یک سری مهارتهای جانبی و تکمیلی نیاز دارید که بتواند از شما یک فریلنسر حرفهای بسازد. در بخش اول این مقاله، به طور ویژه در خصوص تاریخچهی پیدایش فریلنسری و برخی تعاریف مرتبط با این حوزه پرداختهایم.
در ادامه قصد داریم مهارتهای موردنیاز یک فریلنسر موفق را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم.لازم به ذکر است فریلنسرها می توانند با دریافت درگاه پرداخت اینترنتی حقوق و مزایای خود را پس از انجام کار دریافت کنند. چنانچه پس از خواندن این مقاله پرسشی در این خصوص داشتید میتوانید در بخش نظرات وبلاگ با ما در میان بگذارید تا در اسرع وقت به آنها پاسخ دهیم.
حوزهی تخصصی خود را متناسب با مهارت خود انتخاب کنید.
بدون شک کشف تجربههای جدید و یادگیری موضوعات مختلف میتواند بسیار جذاب باشد، اما نقشی در درآمدزایی ندارند، به این دلیل که زمانی این تجربهها مفید خواهند بود که شما قادر باشید میان آنها و حوزهی تخصصی خود یک ارتباط موثر ایجاد کنید. در حقیقت این قدرت شما برای ایجاد ارتباط میان موضوعات مختلف است که میتواند پولساز باشد، در حقیقت اگر فکر میکنید با فریلنسر شدن، این انتخاب را دارید که مدام حوزهی شغلی خود را تغییر دهید سخت در اشتباهید.
اگر قصد دارید به صورت فریلنس کار کنید، باید حوزهای را انتخاب کنید که بتوانید به واسطهی آن، امکان استفاده از تمام مهارتهای خود را داشته باشید.
به عنوان مثال، اگر مهارت خوبی در نوشتن دارید، شغل خود را به عنوان یک نویسندهی مستقل انتخاب کنید و با افراد واسطه یا شرکتهایی در ارتباط باشید که به یک کپیرایتر یا نویسندهی تبلیغاتی نیاز دارند. بنابراین سعی کنید در وهلهی اول حوزهی تخصصی خود را به عنوان یک فریلنسر بسنجید، و با بهکارگیری مهارتهای که دارید تنها در زمینهی تخصصتان فعالیت کنید.
بهترین ساعت بازدهی موثر کار خود را شناسایی کنید.
در طول روز ساعتهایی هستند که فرد انرژی و بهرهوری بیشتری در آن ساعتها دارد. این زمانها معمولا ساعتهای اولیه صبح هستند، به این دلیل که فرد طی شب، هم از لحاظ ذهنی و هم از لحاظ جسمی استراحت کافی داشته و هنوز درگیر مسائل روزانه نشده است. بنابراین بهتر است کارهای سختتر و مهمتری که به تمرکز بیشتری نیاز دارند را در ساعتهای ابتدایی روز که بهرهوری بیشتری دارید انجام دهید تا نتیجهی بهتری از پروژههای خود بگیرید و سرعت پیشبرد کارهایی که در دست دارید را افزایش دهید.
حسابدار شخصی خود باشید.
پس از شروع کار، یک برنامهریزی و سیستم حسابداری تهیه کنید تا بتوانید فاکتورهای خود را در آن تنظیم و مدیریت کنید. این کار به شما کمک میکند از به وجود آمدن بینظمی در درآمد خود جلوگیری کنید. علاوهبر این، ایجاد یک برنامهی مالی جامع به شما کمک میکند تا بتوانید به اهداف مالی خود نزدیک شوید.
طبق برنامهریزی پیش بروید.
پس از اینکه برنامه ریزی کاریتان را مشخص کردید، در اجرای دقیق و به موقع آن متعهد باشید. توجه داشته باشید که کارها باید به ترتیب و طبق زمانبندی قبلیتان انجام شوند. گاهی اوقات ممکن است درگیر اتفاقها و مسائل ناگهانی شوید، که منجر به عقب افتادن برنامههای شما شوند، در چنین موقعیتهایی سعی کنید برنامهریزی خود را فراموش کنید و به حل مساله بپردازید تا برای ادامهی کار آرامش فکری داشته باشید. اما در نظر داشته باشید که در سایر مواقع کارهای خود را به درست مطابق برنامهریزی قبلیتان انجام دهید تا زمان باقی مانده هدر نرود.
کمالگرایی را کنار بگذارید.
کمال گرایی یا Perfectionism از جمله رفتارهای مخربی است که افراد را درگیر جزییات کرده و از رسیدن به اهداف اصلیشان دور میکند. درست است که انجام دادن کارها بدون هیچ نقصی، ایدهآل هر فردی است، اما افراط در آن نیز میتواند به شدت به شما و نحوهی درآمدزایی شما آسیب وارد کند.
یکی از دلایلی که این رفتار به ظاهر ایدهال را به یک رفتار مخرب و منفی بدل میکند این است که اغلب فرد کمالگرا اهدافی غیرمنطقی و غیراستاندارد را برای خود انتخاب میکند و برای رسیدن به آن اهداف نیز بسیار سختگیر و مصر است. فرد کمالگرا برای کوچکترین و کماهمیتترین بخش ماجرا، اهمیت زیادی قائل است و زمان زیادی صرف رفع و رجوع آن میکند.
اشتباه نکنید، کمالگرایی با جزیینگری دو معقولهی کاملا متفاوتاند؛ کسی که خصوصیت کمالگرایی دارد همیشه در اضطراب است .و با ارائهی بهترین کار خود نیز راضی نمی شود و همیشه در حال پیدا کردن بهترینهاست، و همیشه در مدیریت زمان به مشکل برمیخورد، اما فرد جزیینگر، به سادگی میتواند در ذهن خود تمام مسائل را در کنار جزییاتشان تصور کند و در مدیریت زمان نیز از مهارت خوبی برخوردار است، بنابراین جزیینگر باشید اما کمالگرا نه.
مراقب خودتان باشید.
اگر به خاطر داشته باشید، در مقالهی قبل به این موضوع اشاره کردهایم که یکی از معایب فریلنسر شدن، عدم برخورداری از مزایای یک کارمند است، مزایایی مانند عیدی، سنوات، پاداش و … اما هیچکدام از این موارد از لحاظ درجهی اهمیت به مسالهی بیمه ارجحیت ندارند. برای اینکه یک فریلنسر حرفهای باشید، باید در ذهن خودتان نیز به این باور برسید و قوانینی برای خود داشته باشید.
اگر قصد دارید برای یک بازهی زمانی طولانی به عنوان یک فریلنسر کار کنید و به هیچ سازمان و شرکتی وابسته نباشید، پس باید با حقوق مدنی خود آگاه شوید و به نیازهای درازمدت خود و راهکارهای رفع آنها بیاندیشید.
در حقیقت اگر فریلنسینگ را یک کار تمام وقت میبینید باید مطمئن شوید که تحت پوشش بیمههای درمانی و شغلی هستید تا بتوانید حین مدیریت پروژههای خود، از آرامش ذهنی بیشتری برخوردار شوید.
کلام آخر
امیدواریم نکاتی که در این مقاله به آن پرداختیم برای شما و روند کسب و کارتان به عنوان یک فریلنسر مثمرثمر واقع گردد. در بخش سوم این مقاله به مهمترین قسمت مبحث فریلنسری یعنی درآمدزایی و شیوههای دریافت هزینه از مشتریان خواهیم پرداخت. همچنین قصد داریم نکاتی در خصوص نحوهی مذاکره با کارفرما و اصول مدیریت پروژه را با شما به اشتراک بگذاریم. با ما همراه باشید.